روز موعود
خیلی سالها پیش که هنوز نازنازم نی نی بود وقتی بچه دوستم به مامانش می گفتم دوست دارم ... عاشقتم قند تو دلم آب می شد و تو آرزوی شنیدن این کلمات بودم ... حالا نازناز سه ساله من برام می خونه .... عشقم ... نفسم... جونم .... تویی همه کسم.... بای (وای) تو رو دارم ... چه خوشحالم ای دونم (جونم) ... عاشگتم ... آی لا بیو ...