هورااااا دخملی غلتید!
روز جمعه 19 آبان بالاخره عسل مامان بعد از چندین روز تلاش مستمر در حالیکه روی تخت مامان خوابیده بود و مامان می خواست لباسشو عوض کنه، تونست کامل غلت بزنه هورااااااااا
از اونروز دیگه نمی تونم کنترلت کنم شیطون بلای من تا یه چیزی چشمتو می گیره سریع به سمتش غلت می زنی و اگه لازم بود یه دور 360 رو شکمت می زنی و هرطور شده خودتو بهش می رسونی فدااااااااااات بشم و امان از وقتی که دستت بهش نرسه یا هدف گیریت درست نباشه و اون وسیله بمونه زیر دست و پات اون وقته که دیگه جیغ و دادت راه می فته ....
اینم شیطون بلای من که می خواد حلقه های کواک کواکشو بگیره...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی