فرناز فرناز ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

MyAngel

بازی و ریاضی (1)

1392/5/12 10:54
نویسنده : مامانی فرناز
429 بازدید
اشتراک گذاری

از اونجایی که فرشته نازم خیلییییییییی شیطونه و همش می خواد بازی کنه منم همش دنبال بازی جدید هستم تا نازنازم رو سر گرم کنم

مامانی از وقتی خیلی کوچولو بود و هنوز به سن دبستان نرسیده عاشق درس خوندن و مدرسه رفتن بود ... اینقدر که وقتی خاله جون که از مامان بزرگتره رفت مدرسه مامان جون (مامانی مامان) مجبور شد با یکی از آشناها که مدیر مدرسه بود صحبت کنه تا بزاره من که هنوز 6 سالم نشده بود برم مدرسه ... گرچه بعدا نتونستیم آموزش و پرورش راضی کنیم و وقتی 7 سالم شد اجبارا دوباره سرکلاس اول نشستم ولی خب تجربه شیرینی بود و من با کلییی ذوق صبح زود پا میشدم و مشتاقانه می رفتم مدرسه!.... خلاصه همیشه در حال فضولی تو کتایهای بچه های بزرگتر بودم و تا کتابی می دیدم سریع برمی داشتم و از دیگران می خواستم بهم یاد بدن ... یکی از کتایهای مورد علاقه مامان کتاب ریاضی بود... با اینکه اون موقع ها خیلی شکیل و رنگارنگ نبود ولی جذابیت های بازی و ریاضی حسابی سرگرمم می کرد ... یکی از اون بازی ها مچ کردن بودن ... اینکه باید شکل های که بهم ربط داشتن رو بهم وصل می کردیم و من کلیی ذوق می کردم از اینکه درست می جوابیدم ... حالا با نازنازم همون بازی رو می کنیم ولی با اسبابس بازی.....

دو تا سبد کنار هم می زارم و توشونو با اسبابی بازی که که بهم ربط دارن پر می کنم مثل فرفره + دسته کوچیکش که برای چرخوندش استفاده میشه ... عروسک و کلاهش .... دو تا لگو ... شیشه + در شیشه ... قفل  + کلید ... بعد من از یکی از سبدها یه چیز بر می دارم و از نازنازم می خوام از سبد دوم چیزی رو که مربوط به اون میشه بهم بده ...  مثلا عروسک رو من بر می دارم و شیطونم سرع کلاه عروسک از سبد دوم بر می داره ... یا فرفره رو بر می دارم سرع دسته فرفره رو انتخاب می کنی و لبخند پیروزمندانه بهم نشون می دی و فرفره از دستم می گیری و سعی می کنه دسته رو جا بندازی و بچرخونیشمنم کلییییییی ذوق می کنم و حساااااااااابی می چلونمت دختمل شیطون بلای شیریییییییییییییینم شکلک یک شکلک آغوش بزرگ می شودKisses

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به MyAngel می باشد