تولد 3 ماهگیت مبارررررررررک
هورااااااااااااااااا دخملم 3 مااااااهه شد
الهههههههههههي فداش بشم هر روز نازتر و شيرين تر مي شه قربون فرشته نازم بشم 62 سانت قدش شده 6650 وزنش هزاااااااااااااااااااار ماشالله به اين دخملم. حسابي هم شيطون شدي کلي با ماماني حرف مي زني مي گي آقاااااااا آقوووو وفتي هم با ماماني پشت لب تاب مي شيني خيره مي شي به صفحه تا عوض مي شه مي گي اووووووووو .......فدااااااااش بشم از وقتي هم از مشهد برگشتي همش مي خواي بشيني دستاتو مي ياري بالا تا مامان بگيره بعد من مي گم نانا دست دست با تمام قدرتت خودتتو مي کشي بالا تا بشيني الهي قربون نشستنت بشه مامان خلاصه اينقدر خوردني شدي که دل مامان و بابا رو بردي بماند هر جا هم که مي ري همه مي خوان بخورنت.
بعضی شبا با مامان مي ري مسجد اولش بايد بهت باج بدم يکم بخوري بعد ديگه آروم و ساکت مي شيني تو بغل زهرا کوچولو که به عشق بغل کردن تو نمازشو تنهايي مي خونه. تا نماز تموم مي شه همه مي ريزن سرت تا بچلوننت تو هم اروم نگاشون مي کني و مثل هميشه لبخند مي زني فداااااااي عسل خوش اخلاقم بشم که اينقدر مااااااااااااااااااااااااااااااااااااهه با اينکه به همه لبخند مي زني ولی مامان و بابا رو مي شناسي و وقتي گريه مي کني و ناراحتي با ديدن مامان خودتو لوس مي کني تا بغلت کنم حتي اگه بغل کسي باشي تا نياي بغل مامان آروم نمي شي. الهههههههههي قربون دخمل مامان بشم.
امروزم عسلمو بردمش واسه تست عصب شنوايي سنجي خداروششششششششششششششکر گفت عزيزم نه تنها سااااااالمه خيلي هم جلوتره مخصوصا اينکه جديدا اووووووو و امممممم ياد گرفته تا مي گم سريع تکرار مي کنی بعضي وقتهام صداي صغ زدن مي ده که گفت اين تمرينه واسه حروفي که با کام تلفظ مي شه مثل " ل " يا گاهي با تفاش بازي مي کنه ههههههههه خيلي بامزس اينم تمرين براي حروف جديده. خلاصه خيالمو راااااااحت کرد. بعدم به شکرانه سلامتي دخملي رفته بوديم تو بيمارستان صارم به يه ني ني که مامانش شير نداشت شير دادم مامانه کللللللللللللي ناز نازمو دعا کرد طفلي بچه 3 روزه بود و ازگشنگي ناله مي کرد ولي تا چند قطره شير ريخت تو دهنش تند تند شروع کرد به خوردن ... خيلي دلم واسش سوخت.الهههههی هیچ نی نی هیچ وقت گشنه نمونه.
اینم فرشته من توی ماه گذشته
وقتی شیطون بلای مامان غر غرو می شه فدااااااااااش
فدااااااااااای اون خواب نازززززززت بشم مامانیییییی
ناز ناززززززززم با لباس عروسکش شیطووووووووووووووووونم
عسلم تو وکیل آباد مشهد قربووووووووووووونش بشم یهو هوا سرد شد
دخملی تو گهواره ای که مامانی مشهد واسش آماده کرده بود
اوووووووولین تلاش عسسسسسسلم برای نشستتتتتتتتتتن
اینم ملوسم با دست گلی که بابای واسه استقبال اورد فرودگاه
عکسای جشن تولد 3 ماهگی عرسکم هم تو دوربین بود و رم ریدر مامان خراب شده نتوستم بذارم عدا اضافه می کنم فررررررررشته من ببخشید
١٣/٦/٩١