فرناز فرناز ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

MyAngel

هورااااااااا دنده جلو!

الهههههی قربووووون دخمل نازم بشم که بالاخره بعد از کلی ٤ دست و پا  دنده عقب رفتن و تلاش بسیاااار تونست دنده جلو بره اونم به ســــــــــــــــرعت برق و باد....    19 فروردین با خاله جون نشسته بودیم و داشتی توپ بازی می کردی که یهو توپت قل خورد و واییییییییییی دیدم نازنازم داره چهار دست و پا اونم دنده جلو می ره دنبالش ....می خواستم بخووووورمت فرشته نااااااازم .... سریع زنگ زدم به مامان جون و بقیه هم گفتم  ولی به بابایی نگفتم تا بیاد خودش ببینه .... خلاصه شب بابایی اومد و گفتم چتر دستشو بزار رو زمین... تا گذاشت شیطون بلای من سریع ٤دست و پا رفت طرفش .... نمی دونی بابایی چقدددددر ذوق کرد وقتی دید داری دنده جلو می ر...
22 فروردين 1392

300 روز خوشبختی!

  خدایا شـــــــــــــــــکر برای این همه روزهای شیرین که به سرعت می گذره و هر لحظه هم شیرین تر می شه. الهههههههی من قربون نفسم بشم که 300 روزه خونه ما رو پر از بوی بهشت کرده الهههههی همیشه شاد و سلامت  3000 سال عمر با عزت و افتخار داشته باشی شیطون بلای مامان شرمنده مامانی که  300روزگیت با خاطره بد همراه بود  آخه مامان باید می رفت سر کار و قرار شد شما پیش بابایی بمونی. با اینکه خیلیییی بابای رو دوست داری همیشه کلی با هم بازی می کنی ولی دیروز که از خواب بیدار شدی دیدی مامان نیست زدی زیر گریه... بابایی بیچاره هم هر کاری کرد نتونست آرومت بکنه .. شما هم که جدید...
11 فروردين 1392

اولین خونه تکونی دخمل طلااااا

بعد از چند روز سختی و عذاب خدارو شششششششکر نفس مامان حالش بهتر شد و دوباره خنده به لبای قشنگش نشست .... الههههههههی دیگه هیچ وقت مریض نشی نفسسسم آخه مامان دق می کنه ناراحتیتو می بینه.... قربوووون فرشته نااااااازم و بالاخره تونستیم خونه تکونیمون که به خاطر نازنازم نصفه مونده بود و تموم کنیم و  الان خونه تر تمیز و مرتبببببب شده و انشالله فردا 28 اسفند می ریم مشهد هورااااااااا مشتاااااقانه منتظر بهارم !  مخصوصا که اولین بهار دخملم هست و با بودنت 100000 برابر قشنگ تر میشه. دلم واسه حرم امام رضا لک زده .... واسه خونه مامانم ... واسه دور هم بودن با خواهر و برادرام و چایی بعد از ظهر مامانم دور هم ......
11 فروردين 1392

روزهای سخـــــــــــــــــــت!

بازم فرشته نازم مریض شد خدایاااااااا... 7 روز بیشتر به اومدن بهار نمونده ولی نانازم به شدت سرما خورده من اصلا حوصله خونه تکونی و بهار و ندارم. این چند روز اندازه یه عممممممر عذاب کشیدم گذشته از اینکه خاله جونی رفت و خونه تکونی هم نصفه مونده و سرکارم حسسسابی شلوغ شده و عین آدم آهنی از صبح تا شب مشغول هستم ولی همــــــــــــــــه اینها یه طرف ..... مریضی نازنازم داغووووووونم کرده واااااای که مردم و زنده شدم نفسم 4 شب تب کرد خدااااااا... گلوت به شددددت چرک کرده و با هر سرفه اشکت درمیاد از شدت درد... بممممممیرم هیچی نمی خوری صدات گرفته موقع خواب به سختی نفس می کشی همش مجبورم تو بغلم بخوابونمت و سرتو بالا نگه دارم تا یک...
11 فروردين 1392

سپندار مذگان مبارک عشـــــــــــــقم

  امروز روز سپاس گذاری از خداوند است زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق شدن تا با تمام وجود به او بگوییم .... عشق من روزت مبارک..... گرچه با وجود فرشته نازم هر روز روز عشقه ولی چون امروز روز بزرگداشت عشق پاااااک ایرانی هست این روز رو به تو که عشق و هستی زندگی من و بابایی تبرررررررریک می گم.   ...
30 بهمن 1391

8 ماهگیت مبارررررررررک

الهـــــــــــــــــی من فدای نفسم بشم که دیگه داره خانووووم میشه... الهی   نشستن و کامل یاد گرفتی و جدیدا برای 4 دست و پا رفتن تلاش می کنی... ولی با کله می ری پایین همش باید مواطب باشم سرت نخوره زمین (البته خوشبختانه تاحالا یه بار بیشتر نخورده ...اونم من نبودم و قرار بود بابایی مواظبت باشه ... بمیرم با اینکه رو پتو نشسته بودی و آروم خورد ولی گریه کردی و منم بابایی رو دعوا کردم) بعدم هی می گی .. گییییییییییییی گیییییییی .... یعنی خسته شدم تلاش کردم بهم بده دیگهههه! البته اگه خوابیده باشی با خزیدن و غلت زدنو و دور 260 درجه .... بالاخره خودتو بهش می رسونی قلقلیییییییی من روزی 10 بار اتاق و جارو می زنم و یه پتوی بزرگ پهن می کنم ...
17 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به MyAngel می باشد